دهی است از دهستان دشت سر بخش مرکزی شهرستان آمل. در 12 هزارگزی خاور آمل و دو هزارگزی جنوب راه شوسۀ آمل به بابل واقع است. دشت و معتدل و مرطوب و مالاریائی است و 290 تن سکنه دارد. شیعه اند و بمازندرانی و فارسی تکلم کنند. از گرمرود هراز مشروب میشود. محصولش برنج، صیفی و حبوبات است. شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی است از دهستان دشت سر بخش مرکزی شهرستان آمل. در 12 هزارگزی خاور آمل و دو هزارگزی جنوب راه شوسۀ آمل به بابل واقع است. دشت و معتدل و مرطوب و مالاریائی است و 290 تن سکنه دارد. شیعه اند و بمازندرانی و فارسی تکلم کنند. از گرمرود هراز مشروب میشود. محصولش برنج، صیفی و حبوبات است. شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
آنکه میدان کوتاه داشته باشد. (از آنندراج). که میدان او کم وسعت و محدود باشد: قدح قعده کن ساتکینی جنیبت کز این دو جهان تنگ میدان نماید. خاقانی. هر لحظه ناوردی زنی جولان کنی مرد افکنی نه در دل تنگ منی ای تنگ میدان تا کجا؟ خاقانی. فزون بینم اوصاف شاه از حساب نگنجد در این تنگ میدان کتاب. سعدی (از آنندراج). پرده پوش پای خواب آلود صائب دامن است با گران جانی ز خاک تنگ میدان سر مپیچ. صائب (ایضاً). نقش بر آئینه نتواند نفس را تنگ کرد از هجوم غم نگردد تنگ میدان خانه ام. صائب (ایضاً). و رجوع به مادۀ بعد شود
آنکه میدان کوتاه داشته باشد. (از آنندراج). که میدان او کم وسعت و محدود باشد: قدح قُعده کن ساتکینی جنیبت کز این دو جهان تنگ میدان نماید. خاقانی. هر لحظه ناوردی زنی جولان کنی مرد افکنی نه در دل تنگ منی ای تنگ میدان تا کجا؟ خاقانی. فزون بینم اوصاف شاه از حساب نگنجد در این تنگ میدان کتاب. سعدی (از آنندراج). پرده پوش پای خواب آلود صائب دامن است با گران جانی ز خاک تنگ میدان سر مپیچ. صائب (ایضاً). نقش بر آئینه نتواند نفس را تنگ کرد از هجوم غم نگردد تنگ میدان خانه ام. صائب (ایضاً). و رجوع به مادۀ بعد شود